برای ورود به تالار گفتگو
لطفا بر روی دکمه Login Here کلیک کنید
Please click on the Login Here button
یک و یک...
برچسب : پست ثابت, نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 96
ظرفیت کودکانه
خانه های قدیم رادیدی؟همچنان که درش بزرگتر است
گرکه میخی به داخل در خورد این سر از آن سرش بزرگتر است
حال بنشین خودت حساب بکن لگد و تازیانه و اینکه
پشت در مادری ست که قطعا درب از پیکرش بزرگتر است
صحنه ها در ادامه ی این شعر،بسته دستان باز مولا را
توی این خانه غصه هست ولی غصه ی حیدرش بزرگتر است
حیدری که به خانه اش دیده هیجده ساله قدکمانش را
بارها گفته با خودش نکند از خودش همسرش بزرگتراست
ظرفیت های کودکانش را می شناسد علی به وقت نیاز
یکی از دردهای او اینکه حسن از خواهرش بزرگتر است
حسنی که کنار مادر خود هر قدر قد کشیده است بو چشم
دیده دست کثیف آن ملعون از سر مادرش بزرگتر است....
مهدی رحیمی (دلیجان)
برچسب : ظرفیت کودکانه, نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 100
تقدیم به تمام مادران دنیا و همچنین مادر خودم .
از صمیم قلب دوست دارم
سنگ صبورم مادر ست چشمه نورم مادر ست
آنکه مرادر همه عمر چون سایه ای روی سر ست
خدا نگهدار تو باد دل مست دیدار تو باد
که از فراق و هجر تو همیشه دیده ام تر ست
یک و یک...برچسب : نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 107
نمیتوانم کلامی درباره مادرم بنویسم و عاجزم
جوهر قلمم خشک میشه
فقط میتوانم بگویم
خدایــــــــــــــــا
بالاتر از بهشت هم دارید..؟
برای زیر پای مــــــــادرم می خواهم
یک و یک...
برچسب : نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 134
کجا محبت مادر شود محبت کس؟
از این لطیف جدا نیست باور مادر!
به جستجوی وفایی که از تو دارم یاد
دل از تغابن و حسرت کجا برم، مادر!
یک و یک...
برچسب : نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 101
تا نهان در دل من مهر فزاینده ی توست
هر چه باشم، دل و جانم به خدا بنده توست
یک و یک...برچسب : نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 107
فارغم با تو ز هر خوب و بد ، ای پاک سرشت
زیر پای تو نهــــــــــــــاد است خدا باغ بهشت
یک و یک...برچسب : نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 130
طاقتم طاق شاد از دوری رویت مادر
رشته ی عمر مرا بُد سر مویت مادر
تا تو بودی به گل روی تو خرسند بُدم
زنده بودم همه عمر به بویت مادر یک و یک...
برچسب : نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 148
دارم خوب به عكست نگاه میکنم
هنوزم جوونی نگو پیر شدی
هنوزم پناهی مثه کودکیم
نگو مادرم دست و پاگیر شدی
گذشتی از عمرت واسه بودنم
یه بغضی از عشقت توی سینمه
تو اینقدر خوب و پر احساسی که
بهشتم بزارن زیر پات کمه
لالایی گفتی اما خودت بیداری
کوه غم بودی اما شدی غمخوار
وای میمیرم که روزی بشی بیمار
ای خدا مادرم رو نگهدار
میدونم دلت نیست اما تکیه کن
به من که هنوزم محتاجتم
من هرکاری کردم ازم راضی شی
تا دنیاست دنیاست بدهکارتم
تویی یک فرشته به روی زمین
میدونم خدا هم ازت راضیه
همیشه تو خلوت دعام میکنی
گمونم دلت هم ازم راضیه
لالایی گفتی اما خودت بیداری
کوه غم بودی اما شدی غمخوار
وای میمیرم که روزی بشی بیمار
ای خدا مادرم رو نگهدار
برچسب : مادر, نویسنده : متوکل 1o1 بازدید : 131